مدرس اناگرام
غریزة اجتماعی: دوست همه کس" (جاهطلبی ایچازو)
افراد تیپ دور با غریزه اجتماعی از طریق بهدست آوردن جایگاهی مهم در زندگی
دوستان, خانواده و همکارانه احساس محبوبیت میکنند. آنها از جدا ماندن از وقایع و تجمعات اجتماعی اناگرام شخصیتی واهمه دارند بنابراین. سعی میکنند خود را ملزم به انجام آنچه گروه
می خواهد کنند. آنها اغلب برای افراد زیادی در محیط زندگی خود نقش مشاورر مربی ، دلال ازدواج و هماهنگکننده ی مراسم اجتماعی را بازی میکنند از معرفی
مر دم به یکدیگر لذت میبرند و عمدتا همانند «محور اجتماعی؛ مربوط به هر چه که با آن رابطه دارند عمل میکنند. این افراد از پند و اندرز دادن به دوستان مورد اعتماد لذت فراوان میبرند و اغلب از طریق ارائة اتواع خدمات یا توصیهها به دیگران روابط جدیدی را آغاز میکنند. این دسته افراد برای مردمی که نیاز به فردی دارند که گوش شنوا داشته باشد و با آنها همدلی کند. مثل یک «رادار» ظریف و حساس عمل میکنند
و ممکن است آن را با یک لبخند و گفتن چند جمله نشان دهند. آنها بهویژه علاقهمند
به مشورت با پند و اندرز دادن به کسانی هستند که از نظر آنان مهم میباشند. زمانی که غرور و تکبر این دسته افراد به آنان اجازه ندهد که بلندپروازیهای اجتماعی موفق و
مشهور شدن داشته باشند. آنها اغلب این حس را بهطور غیرمستقیم و از طریق «تکیه بر مسند قدرت زدن بهدست میآورند. در نتیجه میتوانند بهوسیلة نشاندادن خود به
عنوان یک پند و آندرزدهنده و با حمایتهای اولیه از برخی افراد که در این چند چنبهٌ
موفق هستند، از لحاظ اجتماعی ترقی کنند. این دسته افراد مایل اند خوشمشرب و معاشرتی بوده و روحی والا داشته باشند, اغلب شبیه به افراد تیپ هفت هستند و از
تعامل با دوستانشان انرژی میگیرند. افراد تیپ دو با غریزه اجتماعی فکر میکنند که
تمام همکاران و آشنایان (دوستان و دوستان آنها) عضو یک خانواده هستند. آنها
معمولاً آسامی همة کاسبهای محل پستچیها: پیشخدمتها: اغذیهفروشهای کانهها
و رستورانهای دلخواه خود را میدانند. در حالت عدم تعادل: این دسته افراد میتواتند
خود را در زیر تعداد زیادی از قید و بندها با تعهدات اجتماعی غرق و سرگرم نمایند
سعی میکنند به بسیاری أز مردم خدمت کنند اما این اغلب منجر به رنجش عمیق در
روابط میشود.
بالندگی
افراد تیپ دو با درک این که مراقبت از خود و مراقبت از دیگران هیچکدام به تنهایی مورد نظر نیست، رشد میبابند. آنها زمانی میتوانند از دیگران بهطور موثر مراقبت کنند که از خودشان نیز مراقبت کنند. بهعلاوه، آنها به این درک و فهم میرسند که تنها
زمانی میتوانند دیگران را دوست بدارند و با آنها صمیمی شوند که از ته قلب خود را دوست بدارند و با خود صمیمی شوند. برای افراد تیپ دو این به معنای عدم تایید احساسات واقعی خودشان است، حتی اگر آنها دلپذیر و خوشایند نباشند و نیازهای
خود را همانطور که هست بیان کنند. این نیز مستلزم این شناخت و درک است که
آنها چه وقت خسته ، تنهایا درمانده هستند. آفراد تیپ دو از طریق توجه کردن به
احساسات ر حالات درونیشان به حدی از رشد میرسند که میتوانند بین مراقبت از
خودشان و تمایل طبیعی برای کمک به دیگران تعادل برقرار کنند. آنها درعین حال که دارای ثبات و وضوح در مورد انگیزههایشان هستند. مینوانند تحتتأثیر قلبهای
سرشار خود قرار گرفته و دیگران را در آن سهیم سازند.